سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوست داشتن چیزی، [نسبت به کاستی های آن] کور و کَرَت می سازد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 10

آیا تا به حال به این فکر کرده اید آرزو ها کوچک هستند یا بزرگ؟

به نظر هر آرزویی برای صاحب آرزو بزرگترین آرزوی دنیاست!

یه داستان  با مزه ی واقعی کوتاه میگم قضاوت با شما:

پسر کوچولو ی امید وار با چشمای درشت وسیاهش به صفحه ی رایانه خیره شده و منتظر نصب بازی مورد علاقش

یعنی اسپایدر منه 3 هست پدرشم داره تمام تلاش تجربی و فنی شو صرف بازی ی کرک شده ی بدون رعایت قانون

 کپی رایت میکنه تا شاید نصب شه اما بعد کلی فوت و فن هنوز که هنوزه بازی نصب نشده، پسرک نمیخواد نا امید

بشه پدر که حوصله اش سر رفته میگه:

ببین بابا جون خسته شدم نمیشه کاری کرد اینجوری بابات خسته میشه بعد مریض میشه بعد ممکنه بمیره ها !!

اون موقع تو باید بشینی غصه بخوری که بابا نداری ، پسر بچه با سادگی تموم در حالی که هنوز نگاهش

به خط پیشرفت نصب بازی دوخته است میگه:

بابا یادت باشه اگه رفتی پیش خدا ازش بخوای آرزوی منو بر آورده کنه تا این بازی نصب بشه!!!!


نوشته شده توسط علیرضا در پنج شنبه 88/2/17 و ساعت 9:47 عصر | نظرات دیگران()

همه بعد از 90 دقیقه فکر ، تلاش ، بحث و درس  توی اتاق کنار هم می نشینند

تا  چایی بخورند و گپی بزنند شعر پایین در جوابیه دوستانی بود که یک سال درسی در کنار هم بودیم و با هم  شوخی 

ادبی داشتیم  و بیشتر متضمن معنای بومی فضای نشست های ماست.

سال تحصیلی به پایان میرسد

نوبت فصل و جدایی، سوز هجران می رسد

اندکی، لختی ، به بحث و گفتگو

از حمیرا در پی ام سی تا به رنجان می رسد

دوستان جمع اند و پروین نقلشان

بلکه نثر وشعرشان اینجا به سامان می رسد

چون ندارند دوستان طبع بلند

کارشان بر سرقت و توجیه و بهتان می رسد

مدرکی ، فوقی اگر دارند عزیز

گر بگردی آخرش آنهم به کردان می رسد


نوشته شده توسط علیرضا در پنج شنبه 88/2/17 و ساعت 1:51 عصر | نظرات دیگران()

چرا با شنیدن خبر فوت افراد مختلف این قدر متفاوت با آن برخورد میکنیم؟

این سوال ساده ای است که فکر کردن به پاسخ آن می تواند نتایج پر باری

را نصیب ما کند و لااقل غربال ذهنی تازه ای فراهم نماید تا هم  برای خودمان

 و هم برای دیگران در مواقع لزوم مفید فایده باشد.

تجربه عملی بنده در موارد واقعی مواجهه با مقوله ی فراق عزیزان و نزدیکان

فقط با دانش مختصری که حاصل از تفکر در باب این سوال بوده ، توانسته

 تجربه خوبی را فراهم کند وتا حدی برای برخورد بهتر با موضوع مرگ استفاده شود.

اما پاسخ بنده به این سوال این است

آدمها به میزان وابستگی عاطفی و اقتصادی ای که به  متوفی دارند در برابر  شنیدن

خبر  ناگوار  مرگ ، برخورد های متفاوتی خواهند داشت.(تئوری اساسی)


نوشته شده توسط علیرضا در چهارشنبه 88/2/16 و ساعت 12:40 عصر | نظرات دیگران()
به یک چشم به هم زدنی ، باور کردنی نیست ، چه ناگهانی، اینها همگی عباراتی تکراری است که با کم و زیاد در برابر شنیدن جابه جایی تراز هر انسانی از این وادی به اون وادی میگوییم یا می شنویم. ظاهراَ به این تغییر یقین داریم اما هر کس فراخور حال خود یه جورایی با آن کنار میاد. دیروز سوسن ، امروز محمد و فردا من.
نوشته شده توسط علیرضا در شنبه 88/2/12 و ساعت 6:27 عصر | نظرات دیگران()

تند تند تند زود زود زود  جمع شین بریم . کجا؟ بریم یه شب نشینی اونم تو دل کوه در جمع دوستان به همراه خانواده تا پاسی از شب با خوراکی های جور واجور از  میوه و شیرینی گرفته تا  شام و کلی جایزه و مسابقه و ساز و آواز .

آره نقل سریع خاطره ی چند شب پیش  بود که کمی تجلیل شدیمو دویدیمو هوای پاک و بارانی نفسیدیمو برگشتیم . البته مسابقه ی دویدن نبود ، اما وقتی به همراه خانواده جایی می روی بیشتر دونده ای تا بهره های دیگر برنده. جای همه ی دوندگان عزیز خالی 


نوشته شده توسط علیرضا در شنبه 88/2/12 و ساعت 6:19 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
زخمه
دنیا
رفتار والدین و اثر آن بر فرزندان
پاسخ استاد شریعت به دکتر سروش
گزاره ها با ما چه میکنند؟
آرزوی کوچک آرزوی بزرگ
دوستان دفتری
تئوری مرگ
ترازی دیگر
کوهستان
مترو
اشتباهی
دغدغه نوشتن
همینجوری
جهان هلوگرافیک
[همه عناوین(21)][عناوین آرشیوشده]

بالا

مسئول وبلاگ: علیرضا** وبلاگ بردین منتظر نظرات ارزشمند شما میباشد

بالا